دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بکارگیری الگوریتمهای JST و CUSP در بهینهسازی آیرودینامیکی روش الحاقی گسسته در جریان تمام-سرعت لزج روی شبکه بیسازمان
1
14
FA
مصطفی
گوهرشادی
0000-0002-4690-4801
دانشجوی دکتری هوافضا ، تهران، دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسی، دانشکده هوافضا
goharshadi@email.kntu.ac.ir
مسعود
میرزایی
استاد دکتری هوافضا ، تهران، دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسی، دانشکده هوافضا
mirzaei@kntu.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2189
در این مقاله در ابتدا یک حلگر تمام-سرعت به روش پیششرطگذاری بر روی الگوریتمهای JST و CUSP در جریان لزج توسعه داده شده و با الگوریتم بالادست "رو" مقایسه شده است. در این مقایسهها، نتایج حالت پیششرطی و حالت عادی بدون پیششرطی با یکدیگر مقایسه شدهاند. نتایج نشان میدهد که در سرعتهای کم، کاهش باقیمانده و همگرایی ضرایب آیرودینامیکی در حالت بدون پیششرطی به سختی حاصل میشود در حالی که حل معادلات با پیششرطی این مشکل را مرتفع نموده است. در گامی دیگر، کلیه این روشها و الگوریتمها با نتایج تجربی مقایسه و صحتسنجی شدهاند. در اینجا نتایج نشان میدهد که دو الگوریتم بالادست "رو" و الگوریتم CUSP تطابق خوبی با نتایج تجربی دارند و الگوریتم CUSP سریعتر میباشد. در گام بعدی، بهینهسازی آیرودینامیکی به روش حل معادلات الحاقی گسسته بر روی این الگوریتمها پیادهسازی شده و نتایج مجددا مقایسه شده‍اند. در این فاز، گرادیان تابع هدف روش الحاقی گسسته با روش اختلاف محدود مقایسه و اعتبارسنجی شده است. این مقایسه برای هر سه الگوریتم انجام شده است. تطابق قابل قبولی در نتایج بین روش الحاقی گسسته با روش اختلاف محدود مشاهده میشود. در یک نتیجهگیری کلی میتوان اذعان داشت که الگوریتم CUSP تا حدودی از دو الگوریتم دیگر سریعتر بوده و گزینه مناسبی برای بهینهسازی است.
الحاقی,لزج,فلپ,بیسازمان,فرم پیششرط
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2189.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2189_df82f4a83bb6807ecc4e2335725b0ee3.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تجربی و شکستنگاری اثر عمق شیار با ضربهزن شارپی مجهز به کرنشسنج در آلیاژ آلومینیوم 7075
15
36
FA
علی
حسین زاده
0000-0002-1090-2943
دانشجوی دکتری، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده مهندسی، گروه مکانیک
a.hosseinzadeh.phd@mail.um.ac.ir
محمدرضا
مرکی
000-0002-4469-5305
مربی، دانشگاه صنعتی بیرجند، دانشکده مهندسی، گروه مواد و متالورژی
maraki@birjandut.ac.ir
محسن
سدیدی
0000-0001-6149-839X
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی، گروه عمران
mohsensadidi@shahroodut.ac.ir
امیرحسین
حسنی
کارشناس ارشد، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، دانشکده مهندسی، گروه مکانیک
a.hassani@nit.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2190
در تحقیق حاضر آزمایش ضربه شارپی روی نمونه آلومینیوم 7075 با اندازه استاندارد 55×10×10 میلیمتر با عمق شیارهای مختلف انجام شدهاست و انرژی شکست شارپی برای هریک اندازهگیری شدهاست. نمودارهای نیرو-جابجایی برای نمونههای شارپی با عمق شیارهای مختلف توسط ضربهزن مجهز به کرنشسنج رسم شدهاست؛ سپس ارتباط بین انرژی شکست شارپی بهعنوان تابعی از تغییرات عمق ترک اولیه تعیین گردیدهاست. با استفاده از این رابطه میتوان با داشتن ابعاد هندسی ترک اولیه با احتساب تلرانسهای مجاز قیدشده در استاندارد، میزان خطا در اندازهگیری انرژی شکست شارپی آلومینیوم مورد بررسی را تعیین نمود. همچنین ریزساختار سطح شکست چند نمونه با عمق شیار مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاست. مشاهدات شکستنگاری نشان دادهاست که مکانیسمهای مختلف شکست با تغییر عمق شیار نمونهها از جمله شکست نرم-ترد، شکست شبهترد و شکست ترد اتفاق افتادهاست. با افزایش عمق شیار شکست تردتر اتفاق افتادهاست که به علت افزایش کلیواژ و کاهش دیمپل در سطح شکست میباشد. همچنین با افزایش عمق شیار، انرژی شکست بر اساس رابطه نمایی E=22.857e-0.355a کاهش مییابد، که با استفاده از این رابطه میتوان .مقدار دقیق انرژی شکست شارپی را برای هر عمق شیار دلخواه در آلومینیوم 7075 آزمایش شده محاسبه کرد.
آزمایش ضربه شارپی,شیار V شکل,اثر عمق شیار,صنعت هوافضا,شکست نگاری
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2190.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2190_6cc6ecfc88da12c5fd021ea6c4f4c8bf.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
تحلیل غیرخطی ارتعاشات روتور نامتقارن با کوپلینگ ناهمراستا با استفاده از مدل تیر تیموشنکو
37
51
FA
حامد
جمشیدی
دانشجوی دکتری، گروه مهندسی مکانیک، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
hamedjamshidims@yahoo.com
علی اصغر
جعفری
استاد، عضو هیات علمی گروه مهندسی مکانیک، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران و
عضو هیات علمی دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی، تهران، ایران
ajafari@kntu.ac.ir
نادر
محمدی
دانشیار، عضو هیات علمی گروه مهندسی مکانیک، واحد پرند، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
nader.mohammadi@gmail.com
10.22044/jsfm.2021.2113
در این تحقیق، یک مدل تحلیلیِ مناسب، جهت بررسی رفتار ارتعاشات غیرخطی روتورهای متقارن و نامتقارن تحت نیروهای ناهممحوری و نامیزانی جرمی در دستگاه مختصات دوار ارائه شده است. روتور موردنظر با اتصال ناهممحور به یک موتور متصل گردیده است. برای تحلیل ارتعاشیِ دقیق تر، از تئوری تیر تیموشنکو و جهت مدلسازی نیروی ناهممحوری، از معادلات گیبنز استفاده شده است. با بکارگیری روش ریلی_ریتز، متغیرهای مکانی و زمانیِ روابط انرژی از یکدیگر جدا شده و سپس با بهرهگیری از اصل همیلتون، معادلات حرکت بدست آمدهاند. با بررسی های دقیقی که در این تحقیق انجام گرفته، نشان داده شد که روتورهای نامتقارن برخلاف روتورهای متقارن، در یک محدوده فرکانسی، ناپایدار میشوند. همچنین مقایسه رفتار دینامیکی دو روتور متقارن و نامتقارن در یک فرکانس کاری انجام گرفته تا اثر پارامترهای مختلف بطور مشخص، برای دو روتور دیده شود. جهت بررسی بهتر، ابتدا پاسخ ارتعاشی آنها در حوزه زمان رسم گردید و سپس با گرفتن تبدیل فوریه سریع، پاسخها به حوزه فرکانس برده شده تا با مشخص شدن فرکانسهای ارتعاشات روتورها، بتوان اثر پارامترهای مختلف را به خوبی مشاهده کرد. بطور کلی در این مطالعه، تاثیر هرکدام از عیوب نامتقارنی شافت، نیروی ناهممحوری، نامیزانی جرمی و همچنین ترمهای غیرخطی، روی رفتار دینامیکی روتور، کاملا بررسی گردیده است.
روتور نامتقارن,ناهمراستایی,ارتعاشات غیرخطی,مدل تیر تیموشنکو
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2113.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2113_2c70ffcd728b694ce25965f3b6e1ec45.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی رفتار دینامیکی لولههای مفصلی حامل سیال با سرعت هارمونیک با استفاده از روش مقیاس زمانی چندگانه
53
70
FA
جواد
محمدی
استادیار، گروه مکانیک، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
javad_mec@yahoo.com
منصور
نیکخواه بهرامی
استاد، گروه مکانیک، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mbahrami@ut.ac.ir
نریمان
اشرفی
استادیار، گروه مکانیک، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
n_ashrafi@srbiau.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2205
سازه های در تماس با سیال به عنوان شاخه ای از زمینه اندرکنش سازه-سیال (FSI) ، از جمله مدل های فیزیکی هستند که به علت داشتن دینامیک بسیار غنی توانسته اند خود را به عنوان یک نمونه جدید از سیستم های دینامیکی مطرح نمایند و مورد توجه فراوان دانشمندان قرار گیرد. در این مقاله، رفتار دینامیکی دو لوله صلب مستقیم مفصلی حامل سیال مطالعه شده است. سرعت سیال در لوله ها هارمونیک می باشد. با استفاده از معادلات لاگرانژ، سیستم دارای دو معادله دیفرانسیل کوپله با ضرایب متغیر می باشد. بررسی دقت و صحت روش مقیاس زمانی چند گانه توسط روش عددی رانگ-کوتا مرتبه چهارم و تحقیقات مشابه انجام شده است که نتایج نشان می دهد که از دقت قابل قبولی برخوردار است. برای مطالعه رفتار دینامیکی، از نمودار های پاسخ زمانی و صفحه فاز استفاده شده است بدین منظور تاثیر پارامتر های موثر از قبیل سرعت اولیه سیال ، نسبت جرم سیال بر مجموع جرم سیال و جرم لوله و فرکانس سرعت سیال در نمودار های پاسخ زمانی و صفحه فاز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد، با افزایش"u" _"0" و و کاهش ، آشفتگی و بی نظمی دینامیکی سیستم افزایش یافته و سیستم به سمت ناپایدار شدن کشیده می شود.
رفتار دینامیکی,لوله های مفصلی,روش مقیاس زمانی چندگانه,حامل سیال,پاسخ زمانی
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2205.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2205_52b75c20114d8a1aa083ea0688905859.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی شرایط عملکردی بر رفتار حرکتی ذره و حداکثر چگالی قابل تعلیق در فرآیند تعلیق فراصوت
71
84
FA
داود
دهقانی
کارشناسی ارشد، گروه مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
davoodd1986@yahoo.com
محمدرضا
شیخ الاسلامی
استادیار، گروه مهندسی مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
m-sheykholeslami@araku.ac.ir
علی
جباری
دانشیار،گروه مهندسی مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی ، دانشگاه اراک، اراک، ایران
a-jabbari@araku.ac.ir
سیامک
مزدک
استادیار، گروه مهندسی مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی ، دانشگاه تفرش، تفرش، ایران
si.mazdak@gmail.com
10.22044/jsfm.2021.2206
تعلیق فراصوت به دلیل عدم وابستگی به جنس ماده تعلیق شونده، پتانسیل بالایی برای استفاده در کاربردهای مختلف دارد. از میان پارامترهای موثر در این فرآیند، فاصله بازتابنده تا مبدل و ولتاژ بر مبدل نقش موثرتری در این فرآیند ایفا میکنند. ارائه یک مدل عددی دقیق، نقش موثری در مطالعه کارای پارامترهای موثر دارد. با استفاده از مدل عددی، خصوصیات ذرات معلق شده و نیز ظرفیت تعلیق از جمله حداکثر چگالی قابل تعلیق قابل پیشبینی است. دراین مقاله، یک مدل عددی دقیق برای بررسی اثرات موثر در فرآیند ارائه شد. در مدل ارائه شده، با حل همزمان معادلات حاکم بر پیزوالکتریک، معادله موج در محیط جامد و سیال و نیز در نظر گرفتن شرایط سه بعدی تعلیق و فیزیک ردیابی ذرات در نرم افزار کامسول، سعی شد شرایط شبیهسازی مشابه حالت تجربی باشد. تطابق مناسب نتایج مدل عددی و تجربی ارائه شده به همین دلیل است. با استفاده از مدل عددی ، اثر ولتاژ و فاصله بین مبدل و بازتابنده بر تعلیق ذرات بررسی شد. حرکت ذره حین تعلیق، با استفاده از پارامترهای پیشنهاد شده مشخصی در این مقاله به صورت ساده و موثر توصیف شد. تعریف پارامترهای فوق، امکان مقایسه شرایط ذره معلق در ولتاژ و فواصل مختلف بین مبدل و بازتابنده را ایجاد میکند. نتایج نشان داد که برای تعلیق مناسب ذرات، تنظیم پارامترهای ذکر شده باید بر اساس مقادیر یکدیگر انجام شود. همچنین با مدل عددی ارائه شده و آلگوریتم نصف کردن، حداکثر چگالی قابل تعلیق در شرایط کاری مختلف با دقت 45/0 درصد ارائه شد.
مبدل لانگوین,مدل عددی دقیق,اختلاف پتانسیل,فاصله مبدل از بازتابنده
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2206.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2206_39de46a5a56222ea8d4c0d0a4f30bcbb.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تجربی پارامترهای هندسی وصلههای کامپوزیتی زمینه فلزی جهت تعمیر قطعات آلومینیومی ترکدار
85
96
FA
رضا
ضامنی مفخم
دانشجوی دکتری، مهندسی مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
rz823@yahoo.com
علیرضا
نظامآبادی
استادیار، مهندسی مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
alireza.nezamabadi@gmail.com
فرزان
براتی
دانشیار، مهندسی مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
farzanbarati@yahoo.com
10.22044/jsfm.2021.2207
تعمیر قطعات ترکدار با استفاده از وصله روشی متداول جهت بازیابی خواص مکانیکی و استحکام کششی می باشد. کارایی این گونه وصله ها را می توان با بدست آوردن حد اکثر میزان نیروی تحمل شده توسط قطعه ترمیم شده و مقایسه آن با قطعه ترمیم نشده به دست آورد. هدف از این پژوهش بررسی روش دیفیوژن استفاده شده در ترمیم قطعات ترکدار آلومینیومی و ارزیابی وصلهها و الیاف استفاده شده میباشد. در این مطالعه روش دیفیوژن برای اتصال وصله آلومینیومی برای تعمیر ترک مرکزی در ورق نازک آلومینیومی مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ریز ساختارها نشان داد که با استفاده از روش دیفیوژن میتوان قطعات را به یکدیگر جوش داد و بدون استفاده از چسب به قطعه مناسب دست پیدا کرد. فرآیند تعمیر قطعات ترکدار ساخته شده از آلومینیوم یا آلیاژهای آن در این پژوهش شامل استفاده از سه نوع وصله و الیاف مختلف و شرایط متفاوت است، و درنهایت فشردن وصله و قطعه برروی هم تحت گرما در مدت زمانی معین میباشد. قطعات تعمیر شده تحت بارگذاری شبه استاتیکی کششی قرار گرفته و میزان ماکزیمم نیروی تحمل شده قطعه در حالات مختلف به دست آمده است.
تعمیر ترک,اتصال دیفیوژن,وصله آلومینیومی,الیاف
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2207.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2207_7992215e005773b3282340479f65d96b.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
تحلیل فرکانسی تیرهای متخلخل مدرج تابعی دو جهته با سطح مقطع متغیر روی بستر الاستیک با استفاده از تئوری برشی مرتبه سوم ردی
97
118
FA
محمد امین
فرقانی
دانشجوی دکتری، گروه مهندسی مکانیک، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
aminforghani@yahoo.com
یوسف
بازرگان لاری
استادیار، گروه مهندسی مکانیک، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
bazargan@shirazu.ac.ir
پرهام
زاهدی نژاد
استادیار، گروه مهندسی مکانیک، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
zahadinejad@iaushiraz.ac.ir
محمد جواد
کاظم زاده پارسی
دانشیار، گروه مهندسی مکانیک، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
kazemzadeh@iaushiraz.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2208
در این مقاله، تحلیل فرکانسی تیرهای مدرج تابعی دو جهتی مقطع متغیر بر اساس تئوری مرتبه سوم تغییر شکل برشی ردی مورد بررسی قرار میگیرد. مشخصات مکانیکی مواد انتخاب شده بهطور پیوسته در دو جهت ضخامت و طول تغییر میکنند. تغییرات خواص مکانیکی بر اساس دو مدل قانون نمایی و قانون توانی توزیع کسر حجمی و توزیع ماده تعیین میشود. با بکارگیری تئوری مرتبه سوم تغییر شکل برشی و با اعمال اثر بستر الاستیک خطی، با استفاده از اصل همیلتون، معادلات دیفرانسیل حاکم بر مسئله حاصل میگردد. با توجه بهپیچیدگی حل بسته ای این معادلات، معادلات دیفرانسیل حاکم با فرض شرایط مرزی از نوع تکیه گاه مختلف، بهکمک روش مربعات دیفرانسیلی تعمیم یافته حل میشوند. بهمنظور صحت سنجی، نتایج بهدست آمده در این تحقیق با نتایج حاصل از سایر مقالات مقایسه می شوند. این بررسی نشان میدهد که اختلاف بین نتایج این مقاله با نتایج سایر مقالات ناچیز است. در نهایت اثر نوع مدل مدرج تابعی، پارامترهای هندسی، شاخص گردایان خواص مواد در دو جهت، شرایط مرزی، ضرائب بستر الاستیک و تخلخل بر روی فرکانس طبیعی تیرهای مدرج تابعی دوجهته مورد ارزیابی قرار میگیرد. نتایج نشان می دهد که فرکانس های طبیعی بی بعد با افزایش ضرایب بستر افزایش یافته و افزایش در ضریب تخلخل و گرادیان ماده در دو جهت، سبب کاهش شدید در فرکانسهای بی بعد میگردد. نتایج این بررسی در طراحی بهینه، کنترل ارتعاش و بررسی تشخیص ساختار شکست سازه های مدرج تابعی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مدرج تابعی دوجهته,متخلخل,مقطع متغیر,وینکلر- پاسترناک,تئوری مرتبه سوم ردی
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2208.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2208_b406ae4505ee343ee3bf5b09c3c05f81.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی پارامترهای موثر بر زبری و استوانهای بودن سوراخ در قطعات PLA ساخته شده چاپ سهبعدی با فرآیند مدلسازی رسوب ذوبی به کمک روش رویه پاسخ (RSM)
119
133
FA
محمد
خسروی
استادیار دانشکده مکانیک و مواد، دانشگاه صنعتی بیرجند، بیرجند
mkhosravi@birjandut.ac.ir
سید محمد
حسینی
دانشجوی کارشناسی ارشد ساخت و تولید، دانشگاه صنعتی بیرجند، بیرجند
smh13867@yahoo.com
محمد
لاخی
0000-0003-3742-3616
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تبدیل انرژی، دانشگاه بیرجند، بیرجند
m.lakhi@birjand.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2209
در این تحقیق به بررسی اهمیت نسبی پارامترهای ورودی بر روی کیفیت سطح و استوانهای بودن سوراخ محصول تولید شده با استفاده از مدلسازی رسوب ذوبی پرداخته شده است. کیفیت سطح و دقت ابعادی قطعه چاپ شده پس از فرآیند چاپ سهبعدی بسیار با اهمیت است. از جمله موارد موثر بر فرآیند چاپ سهبعدی میتوان به 3 پارامتر سرعت چاپ، درصد توپری و ضخامت لایه اشاره کرد که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است. طراحی آزمایشها با روش سطح پاسخ انجام شده و 51 نمونه از جنس پی ال ای چاپ شده است. برای اندازهگیری صافی سطح و ابعاد محصول ساختهشده از دستگاه زبریسنج و ماشین اندازهگیری مختصات استفاده شده است. اساس این بررسی مقایسه صافی سطح و انحراف از مرکز سوراخ نمونهها جهت یافتن بهینهترین حالت ممکن در پارامترهای مورد بررسی در رسیدن به کیفیت بالاتر است. <br />بهینهترین انتخاب پارامترها برای کمینه مقدار همزمان زبری سطح (016/0 میلیمتر) و ناستوانهای بودن سوراخ (98/5 میکرون) برای ضخامت لایه 1/0 میلیمتر، سرعت تزریق 40 میلیمتر بر ثانیه و درصد توپری 15 درصد در الگوی مثلثی است. همچنین نتایج نشان می-دهد که ضخامت لایه بیشترین تاثیر را نسبت به سرعت تزریق و درصد توپری در کیفیت سطح داراست.
نمونهسازی سریع,چاپگر سه بعدی,مدل سازی رسوب ذوبی,روش سطح پاسخ
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2209.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2209_18c5d565ef7280ee1a0214a125afe54f.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
ارائه پیکرهبندی جدید پروفیلهای کرکرهای حاصل از منحنیهای دایرهای مماس بر یکدیگر جهت افزایش قابلیت جذب انرژی
135
149
FA
مهدی
محمدی نوری
دانشجوی کارشناسی ارشد، مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی قم
mmnoori@outlook.com
مصطفی
طالبی توتی
دانشیار، مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی قم
talebi@qut.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2211
سازههای جدار نازک به طور گسترده برای جذب انرژی در تصادفات جادهای مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله، طرح جدیدی از پروفیلهای کرکرهای مبتنی بر منحنی حاصل از کمانهای دایرهای مماس بر یکدیگر برای افزایش قابلیت جذب انرژی سازههای جدار نازک ارائه شده است. با توجه به اینکه برای ارزیابی قابلیت ضربهپذیری از کد اجزاء محدود LS-Dyna استفاده شده است، به قصد صحهسنجی مدلسازی و روش حل، ابتدا نتایج با نتایج تجربی مقایسه شده است که حاکی از آن است، شبیهسازی به خوبی میتواند رفتار سازه را پیشبینی نماید. این پروفیلها تحت بار شبهاستاتیکی و در بارگذاریهای محوری، جانبی و مایل بررسی شده و نتایج با نتایج حاصل از پروفیلهای معمول مربعی، دایرهای و مربعی چند سلول مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد، پروفیلهای کرکرهای ارائه شده میتوانند پارامترهای جذب انرژی ویژه را تا %26 و راندمان نیروی ضربهای را تا %10 نسبت به پروفیلهای معمول چند سلول افزایش دهند. از طرفی استفاده از صفحات متقاطع در داخل پروفیلهای کرکرهای از ایجاد مود تغییر شکل کلی جلوگیری مینماید. در بارگذاری جانبی مقدار جذب انرژی موثر حدودا 20% کمتر از پروفیل چند سلول معمول است اما راندمان نیروی ضربهای به طور قابل ملاحظهای بیشتر است.
قابلیت جذب انرژی,قابلیت ضربهپذیری در تصادفات,پروفیل کرکرهای,سازه جدار نازک
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2211.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2211_dd71eff35d90d0a453502c8de432df42.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
ارزیابی سایش گالینگ در قالبهای کشش عمیق بدنه خودرو با استفاده از آزمایش سایش لغزنده روی سطح تخت
151
164
FA
عبدالواحد
کمی
0000-0003-2148-3366
استادیار، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
akami@semnan.ac.ir
بیژن
ملائی داریانی
استاد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران
dariani@aut.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2210
در این مقاله از آزمایش سایش لغزنده روی سطح تخت برای مطالعه گالینگ در قالبهای کشش بدنه خودرو (از جنس آلیاژ GGG60) استفاده شد. آزمایشهای سایش روی ورقهای فلزی DC06 (استاندارد EN 10130) و DC04 (استاندارد MSC) به دو روش مختلف انجام شدند: در روش اول لغزنده به صورت مکرر روی یک مسیر خطی ثابت حرکت داده شد. در حالیکه در روش دوم، لغزنده روی مسیرهای خطی موازی و متفاوت حرکت داده شد. روش دوم با استفاده از سطوح تخت و انحنادار لغزنده انجام شد تا شرایط سایش گالینگ در سطوح تخت و انحنادار قالبها شبیهسازی شود. علاوه بر این، اثر سختی، زبری و استحکام مکانیکی ورقهای DC06 و DC04 بر گالینگ قالب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشهای گالینگ با سایش گالینگ ایجاد شده در قالبهای کشش بدنه خودرو همخوانی داشتند. نتایج نشان دادند که در شکلدهی ورق DC04 سایش گالینگ بیشتری ایجاد میشود. همچنین انطباق کیفی بین نتایج هر دو روش مذکور مشاهده شد. با این وجود در روش اول، سایش در مدت کوتاهتری نمایان شد در حالیکه در روش دوم لغزنده روی مسیر بسیار طولانیتری حرکت داده شد تا میزان سایش قابل مشاهدهای ایجاد شود.
سایش,گالینگ,آزمایش لغزنده روی سطح تخت,کشش عمیق,شکلدهی ورق
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2210.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2210_926a0ce35b59fc893adb2c388533662d.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تأثیر نسبت ابعاد دریچه و شرایط منبع احتراق بر رفتار پدیده بازافروختگی به روش شبیه-سازی گردابههای بزرگ
165
179
FA
سینا
پارسا
0000-0003-2292-3140
کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران.
sinaparsa.sut@gmail.com
اسماعیل
محمدیان
دانشجو دکتری، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران.
mohammadian@mech.sharif.ir
حسین
افشین
0000-0003-4565-2865
دانشیار، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران.
afshin@sharif.edu
بیژن
فرهانیه
استاد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران.
bifa@sharif.edu
10.22044/jsfm.2021.2212
بازافروختگی یک پدیده خاص از آتشسوزی است که در محیطی بسته با تهویه محدود ایجاد میشود؛ و میتواند دما و فشار را افزایش داده و آتش را تقویت کند. در این مقاله، با روش شبیهسازی گردابههای بزرگ و استفاده از شبیهساز دینامیک آتش، به بررسی رفتار پدیده بازافروختگی در یک محفظه بسته پرداخته شده است. تغییر نسبت ابعاد دریچه، تزریق سوخت از منبع احتراق و تغییر مکان منبع احتراق، سه پارامتر اساسی هستند که تاثیر آن بر رفتار دینامیکی و ترمودینامیکی پدیده بازافروختگی جهت اطفاء یا تعویق آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج دلالت بر این دارد که اگر سوخت با غلظت کمتری در واکنش شرکت کند، امکان وقوع بازافروختگی در فشارهای پایین فراهم میشود. با کاهش نسبت ابعاد دریچه، زمان وقوع پدیده بازافروختگی به تعویق افتاد و توانست بیشینه فشار دینامیکی حاصل از این پدیده را نزدیک به 4 پاسکال کاهش دهد؛ اگرچه به دلیل باقی ماندن مواد نیمسوز، امکان وقوع بازافروختگی دوم فراهم شد. همچنین با تغییر مکان منبع احتراق و نزدیک کردن آن به دریچه، مشاهده شد که پدیده بازافروختگی در مقیاسی کوچکتر رخ داده و امکان اطفاء کامل آن وجود دارد.
پدیده بازافروختگی,شبیهسازی گردابههای بزرگ,شبیهساز دینامیک آتش,آتشسوزی,فشار دینامیکی
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2212.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2212_20893746c4c8115bea4679e8abed54ff.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تجربی تاثیر افزودن پرهراهنما به گردابیاب بر افت فشار و راندمان آیروسیکلون
181
193
FA
عباسعلی
فدوی
0009-0009-5683-6919
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه سمنان
abbas.fadavi73@gmail.com
روح الله
رفعی
دانشیار، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه سمنان
rafee@semnan.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2213
از جدا کننده های آیروسیکلون در صنعت برای جدا سازی ذرات جامد از فاز گاز استفاده می شود. علت جدایش ذرات در جدا کننده های سیکلون، جریان درهم چرخشی قوی و اینرسی ذرات می باشد. پارامترهای مهم برای طراحی سیکلون، راندمان و افت فشار می باشند. از آنجا که هندسه ی سیکلون به شدت بر روی راندمان و افت فشار تاثیر می گذارد، در این پژوهش با تغییر در هندسه گرداب یاب سیکلون و ساخت مدل های جدید، راندمان و افت فشار به صورت تجربی برای سیکلونها با گرداب یاب های مختلف اندازه گیری شده است. سیکلون برمبنای طرح معمول استیرمند با بازده زیاد طراحی و ساخته شده است. برای هدایت مناسب جریان به داخل سیکلون، پره هایی با زاویه ی 10 و 20 درجه نسبت به افق بر روی گرداب یاب سیکلون استیرمند قرار داده شد. افت فشار در سرعتهای مختلف ورودی جریان و راندمان جداسازی ذرات بصورت آزمایشگاهی به دست آمدو برای حالتهای مختلف مقایسه گردید. نتایج تجربی نشان می دهند که با نصب پره های راهنما با پره راهنمای 20 درجه نسبت به افق روی گرداب یاب، افت فشار به طور متوسط در سرعت های 10 الی 20 متر بر ثانیه نسبت به سیکلون معمول 58 درصد کاهش یافته است و راندمان 2.3 درصد افزایش یافته است.
آیروسیکلون,پره راهنما,افت فشار,راندمان,روش آزمایشگاهی
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2213.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2213_055ba2c6dd8ae97d7548d96af436fb29.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
ارزیابی آزمایشگاهی تاثیر جهت و ارتفاع ورودی بر الگوی جریان و شرایط آسایش حرارتی تحت سیستم تهویه انفرادی جتهای همشار
195
205
FA
سیدعلیرضا
ذوالفقاری
0000-0001-9917-3400
دانشیار گروه مهندسی مکانیک دانشگاه بیرجند
zolfaghari@birjand.ac.ir
مصطفی
ایزدی
دانشجوی کارشناسی ارشد، مهندسی مکانیک، دانشگاه بیرجند، بیرجند
mostafaizadi@birjand.ac.ir
شایان
حجتیان
دانشجوی کارشناسی، مهندسی مکانیک، دانشگاه بیرجند، بیرجند
shayan.hojatian@gmail.com
صادق
یوسفی
دانشجوی کارشناسی، مهندسی مکانیک، دانشگاه بیرجند، بیرجند
sadeghyoosefi59@gmail.com
مهدی
سورگی
دانشجوی کارشناسی، مهندسی مکانیک، دانشگاه بیرجند، بیرجند
mahdisoorgimf@gmail.com
10.22044/jsfm.2021.2214
در این تحقیق سعی شده است تا الگوی توزیع سرعت، دما و شاخص احساس حرارتی در اتاقی دارای سسیستم تهویه انفرادی جتهای همشار به ازای دو ارتفاع 30 و 160 سانتیمتری از کف برای قرارگیری دریچه ورودی و با دو دمای ورودی C°16 و C°24 و همچنین سه زاویه مختلف وزش جت (صفر، 5/22 و 45 درجه) به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد که موارد فوق به طور چشمگیری به جانمایی دریچه ورودی وابسته است. به طوری که با قرارگیری دریچه در ارتفاع 160 سانتیمتری، نیمتنه بالایی فرد به شدت تحت تأثیر دریچه قرار میگیرد و بیشینه سرعت در این ناحیه، بسته به تغییر زاویه وزش از صفر تا 45 درجه، میتواند به ترتیب به 5/1 تا 1 متر بر ثانیه برسد و همین امر باعث میشود که نارضایتی ناشی از کوران در نیمتنه بالایی به طور چشمگیری افزایش یابد. این در حالی است که با قرارگیری دریچه در زیر میز و ارتفاع 30 سانتیمتری، بیشترین نارضایتی ناشی از کوران در بخش پا و ساق افراد رخ میدهد. در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که نارضایتی ناشی از کوران، مهمترین عاملی است که میتواند استفاده از سیستم تهویه انفرادی جتهای همشار را محدود نماید.
سیستم تهویه انفرادی جتهای همشار,آسایش حرارتی,نارضایتی ناشی از کوران,تحقیق آزمایشگاهی
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2214.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2214_caf43cb9c1efd1c9fab56bfa3faeb212.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تجربی پختوپز در داخل ساختمان با استفاده از یک اجاق خورشیدی غیرمستقیم همراه با مواد ذخیره کننده حرارت
207
219
FA
محمد
حسین زاده
0000-0002-7784-2025
پژوهشگر، گروه طراحی ماشینآلات مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی، مشهد، ایران
mohammad.hz90@yahoo.com
صالح
علیزاده مؤمن
کارشناسی ارشد، گروه مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
salehaliz92@gmail.com
سید مهدی
میرزابابائی
استادیار، گروه طراحی ماشینآلات مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی، مشهد، ایران
m.mirzababaee@rifst.ac.ir
حسین
زمانی
استادیار، گروه طراحی ماشینآلات مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی، مشهد، ایران
h.zamani@rifst.ac.ir
علی
کیانی فر
استاد، گروه مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
a-kiani@um.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2215
در این مطالعه، امکان پختوپز در داخل ساختمان در یک اجاق خورشیدی غیرمستقیم همراه با ماده تغییر فاز دهنده بهصورت تجربی بررسی شده است. همچنین، اثر مواد تغییر فاز دهنده استانیلید و منیزیم نیترات هگزاهیدرات بر عملکرد واحد پخت اجاق خورشیدی با یکدیگر مقایسه شده است. برای این منظور، ابتدا مواد تغییر فاز دهنده با استفاده از اجاق خورشیدی غیرمستقیم شارژ شده و در ادامه از انرژی ذخیره شده در این مواد برای گرم کردن 0/5 و 1 لیتر آب در بعد از ظهر استفاده شده است. پارامترهای برسی شده شامل دمای روغن ورودی به واحد پخت، دمای آب، دمای مواد تغییر فاز دهنده و نرخ انرژی حرارتی دریافتی توسط آب هستند. با توجه به نتایج، استانیلید در طول فرایند شارژ به نقطه ذوب خود نرسیده است؛ در حالی که انرژی حرارتی بهصورت گرمای نهان و محسوس در منیزیم نیترات هگزاهیدرات ذخیره شده است. همچنین با استفاده از انرژی ذخیره شده در مواد تغییر فاز دهنده، دمای 0/5 و 1 لیتر آب در بعد از ظهر پس از گذشت 8 و 12 دقیقه به نقطه جوش رسیده است. مدت زمان سپری شده برای تغییر دمای 0/5 لیتر آب از نقطه جوش تا 80 درجه سانتیگراد در واحد پخت همراه با منیزیم نیترات هگزاهیدرات 4 ساعت و 42 دقیقه است که نسبت به واحد پخت همراه با استانیلید 1 ساعت و 50 دقیقه بیشتر است. همچنین در واحد پخت همراه با استانیلید، میانگین نرخ انرژی حرارتی دریافتی توسط 1 لیتر آب در پخت بعد از ظهر حدود 373/68 وات است.
اجاق خورشیدی غیرمستقیم,ماده تغییر فاز دهنده,استانیلید,منیزیم نیترات هگزاهیدرات
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2215.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2215_1b3aca19d500804a0d73399430e17d53.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
تحلیل ترمودینامیکی به کارگیری کمپرسور در تبدیل کنندههای حرارت جذبی با محلولهای آمونیاک-لیتیوم نیترات و آمونیاک-سدیم تیوسیانات
221
234
FA
سعید
محمدی قاضی جهانی
کارشناس ارشد، مهندسی مکانیک، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
saeedmg44@yahoo.com
لیلی
گروسی فرشی
0000-0001-6618-1578
دانشیار، مهندسی مکانیک، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
l.garousi@tabrizu.ac.ir
امیرحسین
مصفا
دانشیار، مهندسی مکانیک، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
mosaffa@azaruniv.ac.ir
علی
نجیب فر
دانشجوی دکتری، مهندسی مکانیک، دانشگاه تبریز،تبریز،ایران
ali.najibfar@tabrizu.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2216
در این مقاله، تبدیل کنندههای حرارت جذبی با کمپرسور در سه آرایش مختلف معرفی شده و از لحاظ ترمودینامیکی با آرایش ساده این سیکلها مقایسه شدهاند. محلولهای آب-لیتیوم بروماید، آمونیاک-لیتیوم نیترات و آمونیاک-سدیم تیوسیانات به عنوان محلول کاری در این سیستمها مورد استفاده قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهند که سیستمهای آب-لیتیوم بروماید نسبت به سیستمهای آمونیاک-لیتیوم نیترات و آمونیاک-سدیم تیوسیانات دارای گرمای تحویلی با دمای پایینتر، حداقل دمای ژنراتور و اواپراتور بزرگتر و احتمال وقوع پدیده کریستالیزاسیون بیشتر میباشد. همچنین نتایج نشان میدهند که افزودن کمپرسور به تبدیل کنندههای حرارت جذبی ساده باعث افزایش دمای گرمای تحویلی، کاهش حداقل دمای ژنراتور و اواپراتور و افزایش نسبت انرژی اولیه و بازده قانون دوم ترمودینامیک به خصوص در دماهای ابزوربر بالاتر میشود. سیستمها با محلول آمونیاک-سدیم تیوسیانات نسبت به سیستمها با محلول آمونیاک-لیتیوم نیترات، دارای حداقل دمای ژنراتور و اواپراتور پایینتر و دمای ابزوربر بالاتر میباشند ولی به جز در دماهای بالای ابزوربر، نسبت انرژی اولیه و بازده قانون دوم پایینتری دارند.
تبدیل کننده حرارت جذبی,آب-لیتیوم بروماید,آمونیاک-نمک
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2216.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2216_269bcbfc369b28b334bb3ad5d600e142.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی تجربی اثر نازل اولیه جریان موازی بر عملکرد اجکتور
235
244
FA
شعبان
علیاری شوره دلی
0000000241750276
استادیار، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
sh_alyari@sru.ac.ir
کامران
مبینی
استادیار، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
kamobini@yahoo.com
مصطفی
گرجی
کارشناس ارشد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
m.gorji@sru.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2217
هندسه نازل اولیه از پارامترهای موثر بر عملکرد اجکتور مافوق صوت است. در این پژوهش اثر استفاده از نازل اولیه جریان موازی بر عملکرد اجکتور مافوق صوت به صورت تجربی بررسی شده است. برای این منظور دو نازل اولیه مخروطی و جریان موازی با بخشهای همگرای یکسان و نسبت سطح خروجی به سطح گلوگاه برابر استفاده شده است. منحنی بخش واگرای نازل جریان موازی به کمک روش مشخصهها تعیین شده است. در موقعیتهای مختلف نازل اولیه مشخصه عملکردی اجکتور با دو نازل اولیه مخروطی و جریان موازی مقایسه شده است. نتایج نشان میدهند که در موقعیت نازل اولیه یکسان، با تغییر منحنی واگرای نازل اولیه از مخروطی به جریان موازی نسبت دبیهای جرمی در هر دو ناحیه بحرانی و مادون بحرانی افزایش مییابد. در ناحیه بحرانی افزایش نسبت دبیهای جرمی در موقعیتهای نازل اولیه 5، 10 و 15 میلی متر به ترتیب برابر 5/9%، 5/4% و 7/4% است. با تغییر منحنی بخش واگرای نازل اولیه موقعیت نازل اولیه بهینه تغییر میکند. در موقعیت نازل اولیه مناسب و بدون کاهش در فشار بحرانی بیشینه افزایش نسبت دبیهای جرمی در ناحیه بحرانی 8% است.
اجکتور,نازل اولیه,نازل جریان موازی,روش مشخصهها
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2217.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2217_e22eb520615bb084e5050d046ac90c40.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
مکانیک سازه ها و شاره ها
2251-9475
2251-9483
11
3
2021
07
23
بررسی فلاتر پنل با پوشش لایه میراکننده مقید یکپارچه و دوتکه شده
245
261
FA
کاوه
صبری لقایی
کارشناسی ارشد، دانشکده فناوریهای نوین و مهندسی هوافضا، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
k.sabri20@gmail.com
سعید
محمودخانی
0000-0002-7442-4936
استادیار، دانشکده فناوریهای نوین و مهندسی هوافضا، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
s_mahmoudkhani@sbu.ac.ir
10.22044/jsfm.2021.2218
در این مطالعه عملکرد لایه میراکننده مقید ویسکوالاستیک با پوشش سراسری و موضعی در جلوگیری از وقوع فلاتر و میراکردن ارتعاشات پنل با توجه ویژه به اثر سه عامل مهم و کمتر مورد توجه قرار گرفته شده، شامل قیدهای درونصفحهای لبههای پنل، مکان قرار گرفتن لایه میراکننده و ایجاد بریدگی در لایه میراکننده مورد بررسی قرار گرفته است. پنل با عرض بینهایت مدل شده و برای هسته، کرنش راستای ضخامت و نظریه تغییر شکل برشی مرتبه بالا لحاظ شده است. مدل اجزاء محدود بر اساس المانهای یک بعدی سهگرهی با توابع شکل لاگرانژی و هرمیتی ساخته و برای فشار آیرودینامیکی از نظریه پیستون استفاده شده است. مطالعات پارامتریک با هدف تعیین تأثیر شرایط مرزی درونصفحهای، مکان نصب لایه میراکننده و مزیت دو تکه کردن آن نسبت به حالت یکپارچه انجام شده است. طبق نتایج ، قید درون-صفحهای نقش مهمی در تغییرات مرز فلاتر داشته و با جابجایی لایهی میرایی مقید میتوان کارایی این روش را بهبود بخشید. ضمن اینکه مکان بهینه برای دستیابی به بیشترین میرایی ارتعاشی منطبق بر مکان بهینه برای دستیابی به بیشترین مرز فلاتر نخواهد بود. بهعلاوه، مشخص شد که علیرغم امکان استفاده از ایجاد بریدگی برای افزایش میرایی ارتعاشات نمیتوان از آن برای بهبود عملکرد روش در افزایش مرز فلاتر استفاده کرد.
فلاتر پنل,ویسکوالاستیک,لایهی میراکنندهی مقید,لایه میراکننده دوتکه شده,قید درونصفحهای
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2218.html
https://jsfm.shahroodut.ac.ir/article_2218_151e1c1580400c1b8241c702c45265c5.pdf